خيمۀ حكمت هزار رباعى عمر خيام در نظم و ترجمه نوين بازدوزى شد: كتابهاى ٨ تا ١١ مجموعۀ ١٢ جلدى دربارۀ راز او انتشار يافت

رباعیات خیام دفتر عمرى بوده است رازمند، خیمۀ حكمتى براى چشيدن هزار جرعه شراب تلخ و شیرین از ميكدۀ سعادت وى، بانگى هزار ساله براى بازخيزى سیمرغ نهفته در اشعار او

بوستون، ماساچوست، امريكا، ١٠ آبان ١٤٠٣ – دكتر جامعه شناس محمدحسين تمجيدى، مدیر پژوهشكده عمر خيام در آمريكا، در ماه اكتبر ٢٠٢٤ کتاب های ٨ تا ١١ از مجموعۀ “راز عمر خیام” خود را به زبان انگليسى منتشر کرد. در اين كتب هزار رباعى منسوب به عمر خيام در نظم درست منطقى و با ترجمۀ منظوم انگليسى جديد وى ارائه داده شده اند.


براى خواندن اين نشرنامه به انگليسى (English version of this press release) لطفاً اينجا كليك كنيد. براى خواندن اصل نشرنامه به اينجا كليك كنيد.


مجموعۀ ١٢ جلدى « راز عمر خیام: پيام شناسى رباعیات در انديشه جامعه‌شناسی ذره-موجى» به مناسبت هزاره روز تولد صحيح خیام (١٠٢١ م.) و به مناسبت نهمین سالگرد تاریخ صحيح وفات او (١١٢٣ م.) به زبان انگليسى منتشر شده است، تواريخى كه شرح بازيافت آن در کتاب های ٢ و ٣ مجموعه آمده است.

هدف از اين پژوهش یافتن پاسخ های قطعی برای معماهاى فراوانى بوده که هنوز مطالعات خیامى را در بر گرفته اند، به ویژه دربارۀ وجود، ماهیت، و هدف رباعيات در زندگی و آثارش. دكتر تمجيدى برای پاسخ به سؤالات مطروحه با كاربرد روشى جدید در پيام شناسى (هرمنوتیک)، که ملهم است از آنچه وى آن را انديشه جامعه شناختی ذره-موجى (كوانتومى) می نامد، به جمع آوری و مطالعه تمام نوشته های فلسفى، دينى، علمی و ادبی منسوب به خیام پرداخته است. ايده اصلى اين روش اين است كه هر ذره در عين حال هم فشرده و هم بطور موجى گسترده موجود است؛ از اينرو، حتى اگر انتساب ذره هاى رباعيات در نسخ متعدد قديم مورد سؤال باشند، رباعيات وى در عين حال مى بايد بطور گسترده در متون اصلى و تأييد شده خودِ وى موجود قلمداد شوند. از اينرو رباعياتش را مى توان ازطريق آثار ديگرش تحقيقاً باز يافت.

عنوان کتاب ٨ «رباعیات خیامی: بخش ١ از سه بخش: رباعیات ١ تا ٣٣٨: آوازهاى ترديد در پاسخ به سؤال «آیا سعادت وجود دارد؟»» مى باشد. عنوان کتاب ٩ «رباعیات خیامی: بخش ٢ از سه بخش: رباعیات ٣٣٩ تا ٦٨٥: آوازهاى اميد در پاسخ به سؤال «سعادت چيست؟»» مى باشد. عنوان کتاب ١٠ «رباعیات خیامی: بخش ٣ از سه بخش: رباعیات ٦٨٦ تا ١٠٠٠: آوازهاى شادى در پاسخ به سؤال «چرا سعادت مى تواند وجود داشته باشد؟»» است. هر سه بررسى بر اساس سازماندهى منطقى جديدى از رباعيات ملهم از روش تحقیق سه مرحله ای خود عمر خیام همراه با ترجمۀ منظوم جديد انگليسى آنها توضیح داده شده اند. رباعيات مذكور همچنين همراه با اطلاعاتى در مورد تعداد درج در نسخه‌های خطی، اولین تاریخ شناخته شده درج آن در آنها، میزان «سرگردانی» آنها در آثار شاعران دیگر، و شكل قافیه‌ بندى آنها نمايه شده اند. در هر سه كتاب توضیحاتى براى دوختن هر رباعی با سایر رباعیات و آثار منسوب به خیام ارائه داده شده است.

عنوان کتاب ١١ «رباعیات خيامى: بازدوزى خيمۀ خيام: ١٠٠٠ جرعه شراب تلخ و شیرین از میكدۀ سعادت عمر خیام» مى باشد كه در آن همۀ ١٠٠٠ رباعى و ترجمۀ انگليسى جديد آنها آورده شده و هدفش دوختن يافته هاى کتابهای ٨ تا ١٠ مجموعه است.

تمجيدى در کتاب ٨ نشان می دهد که رباعیات ١ تا ٣٣٨ قصد پاسخ به این سؤال را دارند که «آیا سعادت وجود دارد؟» پرسش اخیر نخستین پرسش از سه پرسش مرحله‌ای روشمندى است که خیام در آثار فلسفی خود برای بررسی هر موضوعی لازم دانسته است. ترتیب ارائه رباعیات نشان می دهد که رباعیات قسمت اول از یک فرآیند استدلال استقرایی منطقی پیروی می کنند که از طریق آن خیام از تصويرپردازى غم روزمره خود آغاز مى كند تا زنجیرۀ عمیق تر علل آنها را بكاود تا به سؤال خود پاسخ دهد. موضوعات رباعیات بخش ١ در کتاب ٨ عبارتند از: I. کتاب رازمند عمر؛ II. افسوس!؛ III. زمانه؛ IV. افلاك؛ V. قضا و قدر; VI. معمّا؛ VII. خدایا!؛ VIII. ندا از میخانه؛ و IX. اى ساقى!

در ٣٠ رباعى مدخل خیام توضیح می دهد چرا تصميم به سرايش دفتر عمرى رازمند گرفته است، چرا بايد به زبان شعر باشد، و هدف آن چیست. سپس كاوش او با تأملاتى ترديدآميز از زندگی روزمره اش با نگاهى به گذشته و دوران جوانى شروع می شود. در ادامه وى اول به سرزنش زمانۀ خود، سپس به علّت جويى مشكل در گردش افلاك، و آنگاه به نقش قضا و قدر در زندگى بشر مى پردازد ولى تدريجاً متوجه می شود که او واقعاً توضیحی برای معماهای هستی ندارد، و از اينرو به این نتیجه می رسد که پاسخ را فقط و فقط خداست كه مى داند. بنابراین، او به نيايشى خالصانه ولى سؤال آميز به خدا دست مى يازد. پس از آن است که او نداى ساقی را از ميكدۀ درونی خود می شنود، و آنگاه با رباعياتى خطاب به ساقى بخش اول رباعيات را به پايان مى رساند.

در روند كاوش وى در بخش ١ است که ایدۀ استفاده از شراب به عنوان استعاره اى شاعرانه بر او مكشوف مى شود، موضوعی که ربطى به علاقۀ او به نوشیدن شراب عادى ندارد. او آن را انکار نمی کند، اما آن علاقه موضوعى ثانوى است كه ربطى به شراب معنوی کشف شده در كاوش وى ندارد. در واقع آنچه در بخش ١ رباعيات خيام جالب است اين مى باشد كه در آن در آغاز به ندرت استعاره شراب به كار گرفته شده است و حتى در آن موارد بسيار نادر نيز استعاره شراب و ساقى فرعى هستند و بار منفى دارند.

ترتيب بندى استقرائى رباعيات خیام در بخش ١ نشان می‌دهد که چگونه دیدگاه‌هاى ظاهراً متناقضی که به او نسبت داده‌اند را می‌توان به روشنى به مثابه لحظات منطقی كاوش استقرايى وى تبیین کرد.

تمجيدى در کتاب ٩ و بخش ٢ رباعيات خيامى نشان می دهد که رباعیات ٣٣٩ تا ٦٨٥ به این سؤال می پردازند که «سعادت چیست؟» اين دومین پرسش از سه پرسش مرحله‌ای روشمندى است که خیام در آثار فلسفی خود برای بررسی هر موضوعی لازم دانسته است. ترتیب ارائه رباعیات نشان می دهد که رباعیات بخش ٢ از یک فرآیند استدلالی قیاسی منطقی پیروی می کنند که از طریق آن خیام با پرداختن به سؤالی که در بالا ذکر شد، در زنجیره علّی حرکت از رباعیات روش شناختی به رباعیات توضیحی و کاربردی پیش می رود. موضوعات رباعیات بخش ٢ عبارتند از: X. راه مستى؛ XI. اراده مندى؛ XII. دوست و دشمن؛ XIII. ثروت؛ XIV. امروز؛ XV. كوزه گرى؛ XVI. گورستان؛ و XVII. بهشت و جهنم.

خیام بخش ٢ را با تأملاتی دربارۀ جهان آفرينش آغاز می‌کند و توضيح مى دهد چرا هستى واحد ايزد را نمی ‌توان با دو نگرى که موجب جدايى راه‌های شناخت سر، دل، و حواس مى گردد درک کرد (تا حدى كه براى انسان مقدور است). بالعكس، با بهره گيرى از استعارۀ شراب كه كشف آن در رباعيات دو قسمت پايانى بخش ١ شرح داده شد، وى «راه مستی» را مى گزيند که به معنای روشی توحيدى يعنى يكپارچه انديشانه و وحدت گرايانه برای شناخت است، که نماد استعاره اى آن تفاوت تقسیم‌ناپذیری معنوی شراب در مقايسه با تقسيم پذيرى جسمى انگور است. او سپس روشی استدلالى قیاسی برای تأکید بر اراده مندى انسان را كه آن نيز آفريدۀ شگرف خداى اوست آغاز می‌کند، اراده اى كه به بشر فرصتی برای ایفای نقش هنرمندانه و خلاقانه در دگرگون ساختن دنیای خود را می‌دهد. خیام سپس به استفاده از چنین روشى به مسائل اجتماعی در مورد دوست و دشمن و و ثروت مى پردازد كه وى را به اهمیت عملی ربودن فرصت‌های ارائه شده در اینجا و اکنون امروز در زمانه خود سوق می‌دهد تا با دگرگون ساختن خود و جامعه آنها را به سوى هستى سعادتمند و عادلانه رهنمون سازد.

خيام سپس براى بازدیدى شاعرانه به كارگاه كوزه گرى و سپس به گورستان مى رود و بر لزوم حفظ آگاهی بیدار از اجتناب ناپذیر بودن مرگ جسمانی خود برای استفاده از فرصت زندگی برای پرورش خودآگاهی روحانى انسان پيش از مرگ تأکید می کند. از ديد او بهشت و جهنم و روز قضاوت بى شك واقعى هستند ولى اخروی نیستند بلكه دنيوى مى باشند، كه در بطن زندگی ما در اینجا و اکنون موجودند. بنابراین، او با توصیه برای ایجاد یک زندگی سعادتمند در نقد جهان اینجا و اکنون، نقد اكنون را به اميد نسيۀ آینده اى موعود ترجيح مى دهد، و به اهميت شعر خود نه فقط به عنوان وسيله اى براى رسیدن به آن هدف بلكه هدفى كه شادى وى را در اينجا و اكنون امروز خود تحقق مى بخشد پى مى برد.

تمجيدى در کتاب ١٠ نشان می دهد که رباعیات ٦٨٦ تا ١٠٠٠ به این سؤال می پردازند که “چرا سعادت وجود دارد (یا می تواند وجود داشته باشد)؟” این سومین سؤال از سه سؤال مرحله‌ای روشمندى است که خیام در آثار فلسفی خود برای بررسی هر موضوعی لازم دانسته است. ترتیب ارائه رباعیات نشان می دهد که رباعیات بخش ٣ روند استدلال منطقی قیاسی آغاز شده در بخش ٢ را ادامه می دهند، اما در ضمن نمونه هايى عملی هستند از این که چگونه او می توان خودِ شعرسرایی را منبعى براى ايجاد شادی و سعادت در زندگی انسان تبدیل كرد. موضوعات بخش ٣ عبارتند از: XVIII. باغ؛ XIX. شراب؛ XX. عشق؛ XXI. شب؛ XXII. مرگ و بقا؛ XXIII. رهایی؛ و XXIV. بازگشت.

احساس کلی خیام در روند بخش سوم رباعياتش حاكى از شادی او است. او با بهره گيرى از هنر شعرسرايى خود نشان مى دهد كه چگونه قدم زدن در یک باغ فرصت هایی برای لذت بردن از آن فراهم می کند، حتی زمانی که در مورد طبیعت گذراى گل و سبزه می نویسد. او سپس در طولانی‌ترین بخش کتابش مجموعه‌ای از رباعیات را در ستایش شراب ارائه می‌کند، که در واقع ستایشى است از لذت شعرسرايى خودش كه آنرا زيركانه در آن اشعار پنهان كرده است. معناپردازى دوگانه‌ی استعاری فرصت‌هایی برايش براى ربودن شادی حتى در بطن غم جهان روزمره در اینجا و اکنون فراهم می‌کند، حتى هنگامی که دشمنانش با او بدرفتارى مى كنند يا مواجهه با مرگ اجتناب ناپذير را به تصوير مى كشد. او سپس به موضوعات شب و عشق می پردازد و به نقشی که احساس عشق در جستجوی انسان براى يافتن سرچشمۀ آفرینش وى در روند تکاملی نظم موجودات خداوند يكتا ایفا می کند اشاره می کند. سپس از آنانكه شراب رباعياتش را خواهند نوشيد مى خواهد كه يادى از او بكنند تا روحش ماندگار شود و با رباعياتى در مورد رهايى انسان و بازگشت به خداوند متعالش رباعياتش را به پايان مى رساند.

در كتاب ١١ کل ١٠٠٠ رباعی منسوب به خيام ارائه داده شده اند که شامل اصل فارسی و ترجمه های جدید منظوم انگلیسى تمجيدى برای هر يك است. همچنين توضيحاتى مفصل در مورد چگونگى دوختن رباعيات خيام با يكديگر و ديگر رسالاتش در اين كتاب ارائه داده شده است.

هنگامی که خیام در «رساله فی الکون و التکلیف» («رساله در جهان خلقت و تكليف عبادت») روش تحقیق سه مرحله ای خود را مطرح کرد، به استثنایی از ترتيب قاعده پرسیدن سه سؤال در پژوهش اشاره کرد: اینکه آیا وجود دارد، چیست، و چرا وجود دارد (یا می تواند وجود داشته باشد). او بین چیزهایی که به طور عینی مستقل از ذهن انسان وجود دارند و چیزهایی که توسط ذهن انسان ایجاد شده اند تمایز قائل شد. رویه عادی در مورد اولی صدق می‌کند، اما برای فرآورده‌های ذهن انسان، او توصیه مى كند كه این رویه باید به گونه‌ای اصلاح شود که ابتدا بپرسیم آن چيز چیست، سپس بپرسيم آيا وجود دارد یا خیر، و سپس به اين سؤال پاسخ دهيم كه چرا وجود دارد یا می‌تواند وجود داشته باشد. این به این دلیل است که برای محصولات ذهن انسان، مانند آثار هنری خلق شده، نمی‌دانیم آیا چیزی وجود دارد یا خیر، مگر اینکه ابتدا بدانیم آن چیست. او برای روشن شدن نظر خود از پرندۀ افسانه ای عنقا (سیمرغ يا ققنوس در فارسی یا Phoenix در انگلیسی) مثال مى آورد. او استدلال مى كند که تنها زمانی که بدانیم اين استعاره به چه معنا دلالت دارد، می‌توانیم بگوییم که آیا آنچه استعاره بدان تعلق دارد وجود دارد يا نه، تا بعد بدانيم چرا وجود دارد یا می‌تواند وجود داشته باشد.

توضیح خیام دلالت بر این دارد که باید بین واقعیت های عینی مستقل از انسان و واقعيتهايى كه انسان خود به آنها عينيت مى بخشد تمایز قائل شد، که این امر دلالت بر این دارد که برای برخی از اشیاء، مانند سعادت، در واقع با یک واقعیت يا موجود ترکیبی روبرو هستیم که ممکن است جنبه هایی از آن از بيرون انسان تعيين شود، اما جنبه های دیگر مشروط به ارادۀ انسان است. هنگامی که به اهمیت سخن خیام پی بریم، درک می کنیم که هدف شراب شاعرانۀ رباعيات خيام نه صرفاً تصويرپردازى جستجوى تلخ و شيرين انسان براى شاد بودن بلكه سوق دادن وى بسوى سعادت واقعى است. جرعه هايش نه فقط تصويرپرداز آن جستجو بلکه مولد سعادت متصوره است.

بنابراین، خیام در شعر خود به ترويج بينش مفهوم‌گرایانه خود از واقعیت که در آن می‌توان به رغم محدوديات بيرونى، بسته به خلاقیت هنرمندانۀ انسان، به سعادت دست یافت مى پردازد، عاملى انسانی که خود نیروى شگرفى است عینی.

دكتر تمجيدى در پايان نشان می دهد که هندسه مثلثی منطق حاکم بر رباعیات خیام – كه در آن مقادیر عددی سه ضلع آن متناسب با تثليث یا خیمه بزرگ (به فارسی “خرگاه”) حاکم بر طالع تولد خیام است – حاكى از آن است که وى رباعیاتش را خیمه‌ای مى دانسته كه ميكدۀ اشعارش بوده اند. از اينرو علت ديگرى براى چرايى نام ادبى “خيام” آشكار مى گردد. ساختار هندسی خيمه رباعيات او متناسب است با تثليث در طالع زمان تولد صحيح خیام (١٠٢١ م برابر با ٤١٢ ق)، همان طور که او مثلث زيباشناختى خود را در طراحی متن معمارى گنبد شمالی اصفهان زيركانه پنهان كرده است. همچنین استعارۀ رباعیاتش به عنوان بانگ سیمرغ («سى مرغ») در ساختار عمیق معمای ١٠٠٠ قطعه اى معماى شعر خیام زيركانه نهفته شده است.

قفطى در مورد عمر خيام در عبارتى كه متأسفانه چه در ترجمه فارسى قديم و چه در ترجمه هاى معاصر از عربى به فارسى (و ديگر زبانها) بدليل شاعرانه بودن خود آن عبارت تاكنون به آن توجه نشده گفته است: («… وله شعر طائر تظهر خفيّاته على خوافيه و تكدر عرق قصده كدر خافيه فمنه») يعنى «شعر او مانند پرنده ايست كه آشكارا اسرارى را در بالپرهاى بسته اش نهان مى كند و با كتمان عصارۀ مقصودش اسرارش را مكتوم مى كند».

رباعیات خیام دفتر عمرى بوده است رازمند، خیمۀ حكمتى براى چشيدن هزار جرعه شراب تلخ و شیرین از ميكدۀ سعادت وى، بانگى هزار ساله براى بازخيزى سیمرغ نهفته در اشعار او.

تركيب پياله اى که درهم پيوست
بشکستن آن روا نمى دارد مست
چندين سر و پاى نازنين از سر دست
از مهر که پيوست و به کين که شکست

نيكى و بدى كه در نهاد بشر است
شادى و غمى كه در قضا و قدر است
با چرخ مكن حواله كاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بيچاره تر است

بر طرز سپهر خاطرم روز نخست
لوح و قلم و بهشت و دوزخ مى جست
پس گفت مرا معلم از رأى درست
لوح و قلم و بهشت و دوزخ با تست

خيام اگر چه خرگه چرخ كبود
زد خيمه و دربست لب گفت و شنود
چون شكل حباب باده در جام وجود
ساقى ازل هزار خيام نمود
— عمر خيّام

دربارۀ نویسنده: دربارۀ پژوهشگر: دكتر محمدحسين (بهروز) تمجيدى مدیر بنیانگذار “اكسير: مرکز عمر خیام براى پژوهش يكپارچه در آرمانشهر، عرفان و علم” («پژوهشكده عمر خيام» يا OKCIR) و دانشيار سابق جامعه شناسى دردانشگاه ماساچوست در بوستون در آمريكا است.

Mohammad Tamdgidi
OKCIR: Omar Khayyam Center for Integrative Research
[email protected]

OKCIR’s EIN Newswire Press Release Links


PREVIEW

PREVIEWNOCOVERofKHB-8-9-10-11-E

Page visits since 2020 —>3
Page visits today —> 1